هوش مصنوعی و استفاده از آن به عنوان شاخهای از علوم رایانهای، در حوزههای گوناگون رواج بسیاری پیدا کرده است. در جهان تجاری امروز کمتر کسی را میتوان یافت که برای کوچکترین امور خود به نوعی از این فناوری کمک نگیرد. به همان اندازه که این علم در سبک زندگی اکثر انسانها جای گرفته است، کسب و کارهای بسیاری را نیز تحت تاثیر خود قرار داده و موجب رشد و موفقیت آنان شده است.
تعریف هوش مصنوعی
در این باره چند تعریف مختلف وجود دارد، ولی در بررسی هوش مصنوعی چند کلمه مرتبا عنوان می شود بهترین اینها هوش و دانش میباشد. بدون اینکه بخواهیم وارد بحثهای فلسفی در مورد اینها بشویم دو تعریف هر چند ناکامل ارائه می کنیم. از فرهنگ لغات معمولا هوش بعنوان توانایی کسب، فهمیدن و به کارگیری دانش و یا از طرف دیگر توانایی تفکر و استدلال تعريف می شود. هوش مجموعه دانشهایی است که ما بر اثر تجربه و مطالعه به صورت آگاهانه یا غير آگاهانه کسب می کنیم.
دانش عبارتست از مجموعه حقایق و اصولی که توسط انسان جمع می گردد، برخی نویسندگان از کلماتی چون بصیرت و معرفت هم استفاده می کنند. دانش از این تعریف هم ساده تر است، ما می دانیم که دانش در رابطه با زبان، مفاهیم، قواعد، روالها، ایده ها، تجربه ها و مکانها و از این قبیل است از طرفی دانش در ارتباط مستقیم باهوش می باشد.
ماهیت هوش مصنوعی در مدیریت
تا همین اواخر عده زیادی تصور می کردند که زمینه هوش مصنوعی با AI یک جنبه مبهم و تاریک علم کامپیوتر است این افراد بر این باور بودند که همانند دکتر فرانکشتاین ساخته شلی (SHELLY) که سعی داشت حیات بوجود آورد. هدف برنامه نویسان هوش مصنوعی نیز آفریدن تفکر است.
برنامه نویسانی که در راس ساخت نرم افزارها قرار دارند و برای خود وجه های خاص قائلند هنگامی که مجبور می شوند به بیان قابلیتها و یا علمی بودن ایجاد هوش در ماشینها به ابراز عقیده بپردازند معمولا دقت می کنند که از اشاره کردن به هوش مصنوعی خودداری کنند و همواره می گویند که “هنوز هم باید تحقیقات بیشتری در این زمینه انجام گیرد و یا اینکه می گویند “در آینده دور اکتشافات مهمی در این زمینه رخ خواهد داد اما تا به حال به این زمینه بهای اندکی داده شده است اما امروز دید افراد نسبت به آن کاملا تغییر کرده است.
در ظرف کمتر از پنج سال هوش مصنوعی از مطرح بودن به عنوان یکی از حواشی علم کامپیوتر به داغترین موضوعی که از زمان اختراع ترانزیستور تا به حال در این علم مطرح شده تبدیل شده است؟
این تغییر سریع بر مبنای چهار عامل مهم قرار دارد، موفقیت سیستمهای متخصص ، مشارکت و همکاری خوب سازماندهی شده ژاپنی ها در زمینه هوش مصنوعی، جمع آوری آهسته، اما مداوم تکنیکهای هوش مصنوعی در کاربردهای مدیریت و نهایتا این واقعیت که زمان ظهور هوش مصنوعی فرا رسیده است.
هوش مصنوعی چه کاربردی دارد؟
کاربرد هوش مصنوعی در سازمانها بسیار زیاد است؛ از بهبود روابط با کارمندان و مشتریان گرفته تا یافتن الگوهایی برای حجم زیادی از دادهها و حتی انجام کارهای تکراری. این کاربردها منفعت زیادی برای مدیران دارند و به این معنی است که مدیران باید زمان بیشتری برای تمرکز بر ارزش افزوده سازمان خود داشته باشند. نکته کلیدی این است که میتوان از آن در کسب و کار، هم برای موفقیت فردی و هم سازمانی استفاده کرد.
اگر قبلا وقت خیلی کمی صرف این وظایف اطلاعاتی اولیه میکردید، با چه سرعتی میتوانستید نتایج را به دست آورید؟ زمانتان را بیشتر به چه موضوعی اختصاص میدادید و به چه مهارتهایی احتیاج داشتید؟ نکته اصلی این است که با یادگیری کار با هوش مصنوعی و مشاورهای که ارائه میدهد، میتوانید ارزش شغلی و گزینههای سازمان را با شرایط موجود تطبیق و ارتقا دهید.